۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

صفحه نخست
آرشیو وبلاگ

تخت جمشيد درميان زبانه های آتش

تخت جمشيد
طرح خيالي تخت جمشيد

از ديد الکساندر يا اسکندر مقدونی پرسپوليس يا تخت جمشيد از زمره بدترين دشمنان او درميان تمامی شهرهای آسيايی بود که او پس از حمله به آن کار چپاول اين شهر را به سربازانش واگذار و چپاول کاخهای پادشاهی را شخصا به عهده گرفت. اين شهر واقع در سرزمين آفتاب و از ثروتمند ترين شهرهای جهان همراه با خانه های شخصی سرشار از دارايی و مکنت بود که سربازان مقدونيه ای باحمله به آن و قتل عام همه مردان اقدام به چپاول تک تک خانه های با شکوه آن نمودند و کاخ با عظمت پادشاهی که شهره ساکنان جهان بود محکوم به ويرانی صد در صد شد. سربازان يک شبانه روز تمام را صرف غارت آن کردند اما باز هم حرص و طمعشان فروکش نکرد. آنان حتی به زنان نيز رحم نکرده با کشيدن آنان روی زمين و ربودن جواهراتشان آنان را برده خود ساختند و سرانجام با شکوه ترين شهر جهان را به ويرانترين آن تبديل نمودند پس از سقوط شهر اسکندر وارد کاخ شد و تمام گنجينه های آن که از زمان کورش بزرگ نخستين پادشاه پارس در آنجا انباشته شده بود و بيش از 2500 تن طلا و نقره بود را غارت کرد و آن را جانشين بهای جنگهای بابل, بين النهرين و شوش کرد. داراييهای تخت جمشيد توسط بيش از 3000 بار شتر و قاطر به قصر های گزينش شده اسکندر فرستاده شد پس از آن او جشنهای بزرگی به سبب پيروزيهايش برگزار کرد و بسياری را برای خدايانش قربانی کرد. در يکی از همين جشنها که اسکندر و اطرافيانش در اوج مستی و سرگرم عيش و نوش بودند زن بدکاره ای با نام تاييس (معشوقه پتولمی از فرماندهان اسکندر و شرح حال نويس او و شاه آينده مصر) اعلام کرد که بزرگترين پيروزی اسکندر در آسيا زمانی است که او به حرکت آنان بپيوندد و پرسپوليس افتخار پارسيان را به دست زنان به آتش بکشاند. اسکندر که همچنان غرق در مستی بود مشعلی را به دست گرفت و اطرافيانش را فراخواند که به سبب خلافکاريهايی که پارسيان عليه جايگاه های يونانيان انجام داده اند تخت جمشيد را به آتش بکشانند. برخی از ياران او فرياد برکشيدند که سزاواری انجام اين کار تنها از آن اسکندر است . افراد حاضر در شب نشينی به همراه مشعلهای افروخته به سرکردگی اسکندر که کاملا برانگيخته شده بود به احترام ديونيسوس بيرون آمدند. در حاليکه صدای ساز و آواز زنان دعوت شده به ميهمانی فضای شهر را پر کرده بود اسکندر نخستين مشعل افروخته را به درون کاخ پرتاب کرد. مشعل دوم را تاييس پرتاب کرد و با پرتاب ساير مشعلها اين کاخ با شکوه غرق در آتش گرديد و به ويرانه ای بدل گرديد